دیگه نمیخوام به هیچکسی فک کنم !!
.
.
حتی تو !!
.
میخوام فقط به خودم فک کنم !
.
خودِ خودم !!
میخوام برای خودم زندگی کنم !!
.
.
مثل 2 سال پیش!
.
مثل وقتی که تو هنوز نیومده بودی! تو هنوز نبودی!
پ.ن: اندیشیدن به اینکه دیگر نمیخواهم به تو بیاندیشم همچنان اندیشیدن به توست، پس بگذار بکوشم نیاندیشم که نمیخواهم به تو بیاندیشم !!
هر وقت که یاد چشمات و نگات میفتم، دلم میلرزه!
تو که آمدی عاشقی برایم پر معناتر از گذشته شد، کلام دوست داشتن مقدستر از همیشه
شد، و داستان لیلی و مجنون برایم واقعیتر از قبل شد !
تو که آمدی تنهایی به عزا نشست، غم سفر کرد و قلبم به استقبال عشق رفت.
وقتی تو آمدی ساحل دریای دلم پر از مروارید و صدف شد، و دیگر در کنار ساحل تنها نبودم تو نیز
در کنار من بودی...!
تو که آمدی شبهای شهر ستاره باران شد، دروازه شهر گلباران شد !
تو مانند یک نوای عاشقانه در قلبم نشستی و قلب مرا با آن نوای آرامت، پر از محبت کردی...