آوای مهر

خونه ی جدیده ! ببینم چه میشه!!

آوای مهر

خونه ی جدیده ! ببینم چه میشه!!

۷- می ترسم!

"اوج خودم را گم کرده­ام. می­ترسم! از لحظه بعد، و  از اینکه پنجره­ای  به روی احساسم گشوده شود"

۶- نمیدونم!

نمیدونم چرا دلم خواست که مثل قدیما بیام و بنویسم...دلم واسه وبلاگ نویسی تنگ شده انگاری! 

میخوام اینبار تمام سعیمو بکنم...شاید جواب داد!  

پس مینویسم! 

امروز دلم خیلی گرفته بود...بغض داشتم!بغضی که نذاشتم بشکنه!   

دلایلی داشت این حسم...فقط تیتروار مینویسم... 

عسلم...یونی! روزای قرمز تقویم! 

خب واسه امروز کافیه...

۵- حس ...

دیگه نمی­خوام به هیچ­کسی فک کنم !!

.

.

حتی تو !!

.

می­خوام فقط به خودم فک کنم !

.

خودِ خودم !!

می­خوام برای خودم زندگی کنم !!

.

.

مثل 2 سال پیش!

.

مثل وقتی که تو هنوز نیومده بودی! تو هنوز نبودی!

پ.ن: اندیشیدن به اینکه دیگر نمی­خواهم به تو بیاندیشم هم­چنان اندیشیدن به توست، پس بگذار بکوشم نیاندیشم که نمی­خواهم به تو بیاندیشم  !!